حکم روابط نامحرمان (قرآن)ارتباط با نامحرم عبارت است هرگونه رابطه (اعم از نگاه، صحبت کردن و رابطه جنسی) با نامحرم، که احکامی دارد، و خداوند در قرآن کریم آن احکام را ذکر کرده است. فهرست مندرجات۱.۱ - عفت دختران شعیب ۲ - حرمت رفتار تحریک آمیز ۳ - ممنوعیت سخن تحریک آمیز ۳.۱ - نهی از خضوع در کلام ۴ - ممنوعیت آرایش ۵ - گفتگوی زن و مرد ۶ - گفتگو با هدف خیر خواهانه ۷ - ستایش زنان از مردان ۷.۱ - ستایش از موسی ۸ - حضور زنان در جلسه مردان ۹ - مطلوبیت اجتناب ۱۰ - پانویس ۱۱ - منبع ۱ - اجتناب از اختلاط با مردانشایسته است زنان، از اختلاط با مردان نامحرم اجتناب کنند. «ولما ورد ماء مدین وجد علیه امة من الناس یسقون ووجد من دونهم امراتین تذودان قال ما خطبکما قالتا لا نسقی حتی یصدر الرعاء..؛ و هنگامی که به (چاه) آب مدین رسید، گروهی از مردم را در آنجا دید که چهارپایان خود را سیراب میکنند و در کنار آنان دو زن را دید که مراقب گوسفندان خویشند (و به چاه نزدیک نمیشوند موسی) به آن دو گفت: کار شما چیست؟ (چرا گوسفندان خود را آب نمیدهید؟!) گفتند: ما آنها را آب نمیدهیم تا چوپانها همگی خارج شوند و پدر ما پیر مرد کهنسالی است (و قادر بر این کارها نیست.)» ۱.۱ - عفت دختران شعیب"فسقی لهما ثم تولی الی الظل فقال رب انی لما انزلت الی من خیر فقیر" موسی (علیهالسّلام) از گفتار آن دو دختر فهمید که واپس شدن آن دو از آب دادن گوسفندان، هم به خاطر نوعی تعفف و تحجب آن دو است و هم به خاطر ستم مردم به آن دو لذا پیش رفت و برای آنان آب کشید، و گوسفندان ایشان را سیراب کرد. ۲ - حرمت رفتار تحریک آمیزرفتار تحریک آمیز و جلب کننده نامحرمان، بر زنان حرام است. «وقل للمؤمنـت یغضضن من ابصـرهن ویحفظن فروجهن ولا یبدین زینتهن الا ما ظهر منها ولیضربن بخمرهن علی جیوبهن ولا یبدین زینتهن الا لبعولتهن او ءابائهن او ءاباء بعولتهن او ابنائهن او ابناء بعولتهن او اخونهن او بنی اخونهن او بنی اخوتهن اونسائهن او ما ملکتایمـنهن او التـبعین غیر اولی الاربة من الرجال او الطفل الذین لم یظهروا علی عورت النساء ولایضربن بارجلهن لیعلم ما یخفین من زینتهن..؛ و به آنان با ایمان بگو چشمهای خود را (از نگاه هوس آلود) فروگیرند، و دامان خویش را حفظ کنند و زینت خود را- جز آن مقدار که نمایان است- آشکار ننمایند و (اطراف) روسریهای خود را بر سینه خود افکنند (تا گردن و سینه با آن پوشانده شود)، و زینت خود را آشکار نسازند مگر برای شوهرانشان، یا پدرانشان، یا پدر شوهرانشان، یا پسرانشان، یا پسران همسرانشان، یا برادرانشان، یا پسران برادرانشان، یا پسران خواهرانشان، یا زنان هم کیششان، یا بردگانشان (کنیزانشان)، یا افراد سفیه که تمایلی به زن ندارند، یا کودکانی که از امور جنسی مربوط به زنان آگاه نیستند و هنگام راه رفتن پاهای خود را به زمین نزنند تا زینت پنهانیشان دانسته شود (و صدای خلخال که برپا دارند به گوش رسد). و همگی بسوی خدا بازگردید ای مؤمنان، تا رستگار شوید.» ۳ - ممنوعیت سخن تحریک آمیزسخن گفتن طنازانه و تحریک آمیز جنسی برای زنان، ممنوع است. «یـنساء النبی لستن کاحد من النساء ان اتقیتن فلا تخضعن بالقول فیطمع الذی فی قلبه مرض وقلن قولا معروفـا؛ ای همسران پیامبر! شما همچون یکی از آنان معمولی نیستید اگر تقوا پیشه کنید پس به گونهای هوسانگیز سخن نگویید که بیماردلان در شما طمع کنند، و سخن شایسته بگویید.» ۳.۱ - نهی از خضوع در کلام"فلا تخضعن بالقول فیطمع الذی فی قلبه مرض" بعد از آنکه علو مقام، و رفعت منزلت همسران رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) را به خاطر انتسابشان به آن جناب بیان نموده، این علو مقامشان را مشروط به تقوی نموده، و فرموده که فضیلت آنان به خاطر اتصالشان به رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) نیست، بلکه به خاطر تقوی است، اینک در این جمله ایشان را از خضوع در کلام نهی میکند، و خضوع در کلام به معنای این است که در برابر مردان آهنگ سخن گفتن را نازک و لطیف کنند، تا دل او را دچار ریبه، و خیالهای شیطانی نموده، شهوتش را بر انگیزانند، و در نتیجه آن مردی که در دل بیمار است به طمع بیفتد، و منظور از بیماری دل، نداشتن نیروی ایمان است، آن نیرویی که آدمی را از میل به سوی شهوات باز میدارد. ۴ - ممنوعیت آرایشآرایش و خودآرایی زنان (حتی در سالخوردگی) در برابر نامحرمان ممنوع است. «والقوعد من النساء الـتی لایرجون نکاحـا فلیس علیهن جناح ان یضعن ثیابهن غیر متبرجـت بزینة وان یستعففن خیر لهن والله سمیع علیم؛ و زنان از کارافتادهای که امید به ازدواج ندارند، گناهی بر آنان نیست که لباسهای (رویین) خود را بر زمین بگذارند، بشرط اینکه در برابر مردم خودآرایی نکنند و اگر خود را بپوشانند برای آنان بهتر است و خداوند شنوا و داناست.» ۵ - گفتگوی زن و مردگفتگوی زن و مرد نامحرم جایز است. «فتقبلها ربها بقبول حسن وانبتها نباتـا حسنـا وکفلها زکریا کلما دخل علیها زکریا المحراب وجد عندها رزقـا قال یـمریم انی لک هـذا قالت هو من عند الله ان الله یرزق من یشاء بغیر حساب؛ خداوند، او (مریم) را به طرز نیکویی پذیرفت و به طرز شایستهای، (نهال وجود) او را رویانید (و پرورش داد) و کفالت او را به (زکریا) سپرد. هر زمان زکریا وارد محراب او میشد، غذای مخصوصی در آن جا میدید. از او پرسید: ای مریم! این را از کجا آوردهای؟! گفت: این از سوی خداست. خداوند به هر کس بخواهد، بی حساب روزی میدهد.» «فکلی واشربی وقری عینـا فاماترین من البشر احدا فقولی انی نذرت للرحمـن صومـا فلن اکلم الیوم انسیـا• فاشارت الیه قالوا کیف نکلم من کان فی المهد صبیـا؛ (از این غذای لذیذ) بخور و (از آن آب گوارا) بنوش و چشمت را (به این مولود جدید) روشن دار! و هر گاه کسی از انسانها را دیدی، (با اشاره) بگو: من برای خداوند رحمان روزهای نذر کرده ام بنا بر این امروز با هیچ انسانی هیچ سخن نمیگویم! (و بدان که این نوزاد، خودش از تو دفاع خواهد کرد!) • ...... • (مریم) به او اشاره کرد گفتند: چگونه با کودکی که در گاهواره است سخن بگوییم؟» «ولما ورد ماء مدین وجد علیه امة من الناس یسقون ووجد من دونهم امراتین تذودان قال ما خطبکما قالتا لا نسقی حتی یصدر الرعاء وابونا شیخ کبیر؛ و هنگامی که به (چاه) آب مدین رسید، گروهی از مردم را در آنجا دید که چهارپایان خود را سیراب میکنند و در کنار آنان دو زن را دید که مراقب گوسفندان خویشند (و به چاه نزدیک نمیشوند موسی) به آن دو گفت: کار شما چیست؟ (چرا گوسفندان خود را آب نمیدهید؟! ) گفتند: ما آنها را آب نمیدهیم تا چوپانها همگی خارج شوند و پدر ما پیر مرد کهنسالی است (و قادر بر این کارها نیست.)» «یـنساء النبی لستن کاحد من النساء ان اتقیتن فلا تخضعن بالقول فیطمع الذی فی قلبه مرض وقلن قولا معروفـا؛ ای همسران پیامبر! شما همچون یکی از آنان معمولی نیستید اگر تقوا پیشه کنید پس به گونهای هوسانگیز سخن نگویید که بیماردلان در شما طمع کنند، و سخن شایسته بگویید.» ۶ - گفتگو با هدف خیر خواهانهگفت و گوی مردان با زنان نامحرم، با هدف خیرخواهانه جایز است. «... ووجد من دونهم امراتین تذودان قال ما خطبکما قالتا لا نسقی حتی یصدر الرعاء وابونا شیخ کبیر؛ و هنگامی که به (چاه) آب مدین رسید، گروهی از مردم را در آنجا دید که چهارپایان خود را سیراب میکنند و در کنار آنان دو زن را دید که مراقب گوسفندان خویشند (و به چاه نزدیک نمیشوند موسی) به آن دو گفت: کار شما چیست؟ (چرا گوسفندان خود را آب نمیدهید؟! ) گفتند: ما آنها را آب نمیدهیم تا چوپانها همگی خارج شوند و پدر ما پیر مرد کهنسالی است (و قادر بر این کارها نیست.)» ۷ - ستایش زنان از مردانستایش زنان از مردان نامحرم جایز است. «قالت احدهما یـابت استـجره ان خیر من استـجرت القوی الامین؛ یکی از آن دو (دختر) گفت: پدرم! او را استخدام کن، زیرا بهترین کسی را که میتوانی استخدام کنی آن کسی است که قوی و امین باشد (و او همین مرد است)!» ۷.۱ - ستایش از موسیدختری که در دامان یک پیامبر بزرگ پرورش یافته باید این چنین مؤدبانه و حساب شده سخن بگوید، و در عبارتی کوتاه و با کمترین الفاظ حق سخن را ادا کند. این دختر از کجا میدانست که این جوان هم نیرومند است و هم درستکار، با اینکه نخستین بار که او را دیده بر سر چاه بوده و سوابق زندگیش برای او روشن نیست. پاسخ این سؤال معلوم است: قوت او را به هنگام کنار زدن چوپانها از سر چاه برای گرفتن حق این مظلومان و کشیدن دلو سنگین یک تنه از چاه فهمیده بود، و امانت و درستکاریش آن زمان روشن شد که در مسیر خانه شعیب (علیه السلام) راضی نشد دختر جوانی پیش روی او راه برود، چرا که باد ممکن بود لباس او را جابجا کند. ۸ - حضور زنان در جلسه مردانحضور زنان در جلسه مردان نامحرم و پذیرایی از ایشان جایز است. «ولقد جاءت رسلنا ابرهیم بالبشری قالوا سلـمـا قال سلـم فما لبث ان جاء بعجل حنیذ• فلما رءا ایدیهم لا تصل الیه نکرهم واوجس منهم خیفة قالوا لا تخف انا ارسلنا الی قوم لوط• وامراته قائمة فضحکت فبشرنـها..؛ فرستادگان ما (فرشتگان) برای ابراهیم (علیه السلام) بشارت آوردند گفتند: (سلام! ) (او نیز) گفت: (سلام! ) و طولی نکشید که گوساله بریانی (برای آنها) آورد. • (اما) هنگامی که دید دست آنها به آن نمیرسد (و از آن نمیخورند، کار) آنها را زشت شمرد و در دل احساس ترس نمود. به او گفتند: نترس! ما به سوی قوم لوط فرستاده شدهایم! • و همسرش ایستاده بود، (از خوشحالی) خندید پس او را بشارت به اسحاق (علیه السلام)، و بعد از او یعقوب (علیه السلام) دادیم.» (برخی برآنند که مقصود از «قائمة» قیام برای پذیرایی از میهمانان است.) ۹ - مطلوبیت اجتناباجتناب از رویارویی مستقیم زنان و مردان نامحرم مطلوب است. «یـایها الذین ءامنوا لا تدخلوا بیوت النبی الا ان یؤذن لکم الی طعام غیر نـظرین انـه... واذا سالتموهن متـعـا فسـلوهن من وراء حجاب ذلکم اطهر لقلوبکم و قلوبهن..؛ای کسانی که ایمان آوردهاید! در خانههای پیامبر داخل نشوید مگر به شما برای صرف غذا اجازه داده شود، در حالی که (قبل از موعد نیایید و) در انتظار وقت غذا ننشینید اما هنگامی که دعوت شدید داخل شوید و وقتی غذا خوردید پراکنده شوید، و (بعد از صرف غذا) به بحث و صحبت ننشینید این عمل، پیامبر را ناراحت مینماید، ولی از شما شرم میکند (و چیزی نمیگوید) اما خداوند از (بیان) حق شرم ندارد! و هنگامی که چیزی از وسایل زندگی را (بعنوان عاریت) از آنان (همسران پیامبر) میخواهید از پشت پرده بخواهید این کار برای پاکی دلهای شما و آنها بهتر است! و شما حق ندارید رسول خدا را آزار دهید، و نه هرگز همسران او را بعد از او به همسری خود درآورید که این کار نزد خدا بزرگ است.» ۱۰ - پانویس۱۱ - منبعفرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «حکم روابط نامحرمان». |